وابستگی عاطفی و عشق اغلب شبیه هم به نظر میرسند:طبیعی است که بر روی افرادی که به آنها اهمیت میدهید سرمایهگذاری عاطفی بکنید، اما اگر احساس میکنید بدون یک شریک عشقی، عضو خانواده، و یا دوست خاص نمیتوانید شاد باشید، از عشق عبور کردید و به وابستگی عاطفی وارد شدهاید. وابستگی عاطفی میتواند برای شما و روابط تان دشوار باشد، اما راههای متعددی وجود دارند که در آنها میتوانید استقلال عاطفی خود را دوباره به دست آورید.
شکستن الگوی وابستگی
ترس ات را شناسایی کن: بیشتر اوقات، احساس نیاز یا وابستگی ریشه در ترس دارد. تصور کنید اگر فردی که به او وابستهاید ترکتان کند، چه احساسی به شما دست خواهد داد؟ از خودتان بپرسید چه چیزی در مورد آن سناریو شما را میترساند.
- به عنوان مثال، اگر از نظر عاطفی به شخصی که با او قرار ملاقات دارید وابسته هستید، ممکن است ترس اساسی از احساس دوستداشتنی بودن داشته باشید.
زمانی را به تنهایی سپری کنید: زمانی را پیدا کن که کسی در کنارتون نیست، و برای مدتی آرام با خودت بنشین. توجه کنید که ذهن شما کجا میرود و چه نوع فشاری را تجربه میکنید. ممکن است برخی الگوهای فکری و یا عادتهایی را پیدا کنید که قبلا از آنها آگاه نبوده اید.
- وقتی این کار را انجام میدهید با چک کردن گوشی و یا مرتب کردن اتاقتان حواس خود را پرت نکنید. تمام توجه خود را به دروننگری معطوف کنید، حتی اگر ناراحتکننده باشد.
حس هویت خود را تقویت کنید.
کس دیگه ای هست: ارزشهای اصلی خود، چیزهایی که میخواهید به دست آورید و خصیصههای ویژه خود را شناسایی کنید. بر روی ایجاد حس خود که به اعتبار خارجی بستگی ندارد، کار کنید.
- اگر احساس هویت قوی ندارید، از منطقه راحتی خود بیرون بیایید و برخی چیزهای جدید را خودتان کشف کنید. ببینید کدام فعالیتها، افراد، و ایدهها برای شما طنینانداز میشوند.
دیگه سعی نکن دیگران رو کنترل کنی: وقتی بیش از حد به دیگران وابسته هستید، ممکن است سعی کنید آنها را کنترل کنید و یا احساس بدبختی بکنید چون نمیتوانید. افکار، احساسات و انتخابهای خود را داشته باشید و درک کنید که اینها همیشه شما را درگیر نمیکنند. انرژی تو را در اختیار گرفتن انتخابهای خودت و افکار خودت در نظر بگیر.
- به طور مثال، اگر زمانی که دوست شما میخواهد زمان خود را با دیگران سپری کند، حسادت میکنید، سعی نکنید که احساس گناه کنید و آنها را باخود ببرید. یک نفس عمیق بکشید، به یاد داشته باشید که مردم میتوانند دوستان زیادی داشته باشند و به جای آن در مورد این که با وقت آزاد خود چه کار خواهید کرد، فکر کنید.
- به شکستن الگو کمک کن اگر احساس میکنید در یک چرخه وابستگی عاطفی گیر افتادهاید و نمیتوانید خودتان را کنترل کنید، از کمک گرفتن نترسید. با یک دوست یا قوم و خویش مورد اعتماد صحبت کنید و یا از مشاورکمک بگیرید.
سالم شدن از نظر عاطفی:
مسئولیت احساسات خود را بر عهده بگیرید: قبول کنید که برخورد با احساساتتان کار خودتان است، نه هر کس دیگری. تو یا میتونی کاری را که انجام میدی کنترل کنی.
- به طور مثال، نباید انتظار داشته باشید که دیگران زمانی که شما در حالت روحی بدی هستید و یا روز سختی دارید، دست از کاری که انجام میدهند بردارند. به جای آن، راههای سالمی برای کنار آمدن با احساسات منفی پیدا کنید بدون این که به دیگران نیاز داشته باشید که آن را برای شما “درست” کنند.
- اگر میتوانید به خودتان فرصتی بدهید که آرامش خود را حفظ کنید و قبل از این که به یک دوست برسید کمی تعادل خود را حفظ کنید.
رفع نیازهای خود را تمرین کنید: زمانی که احساس افسردگی کردید، به دنبال روشهای سالم برای تسکین خود بگردید. سعی کنید با خودتان صحبت های انگیزشی کنید، به پیادهروی بروید و یا یک متن در دفترتان بنویسید.
- مراقب باشید که یک نوع وابستگی را با نوع دیگر جایگزین نکنید. برای مثال، اگر اضطراب دارید، ایده خوبی نیست که شروع به استفاده از الکل برای آرام کردن خود بکنید.
- اگر به دلایل عاطفی به الکل و یا مواد دیگر روی میآورید، از پزشک و یا متخصص سلامت روان کمک بگیرید.
عزتنفس خود را تقویت کنید: وقتی در مورد خودتان احساس خوبی دارید، احتمال کمتری وجود دارد که برای جلب توجه و یا تایید به دیگران وابسته باشید. به چیزهایی که در مورد خودتان دوست دارید توجه کنید و اغلب صفات خوب خود را به یاد بیاورید. با به چالش کشیدن خود برای امتحان کردن چیزهای جدید و پیدا کردن راههایی برای کمک به دیگران، عزتنفس خود را افزایش دهید.
- خودگویی شما بخش مهمی از عزتنفس شما را تشکیل میدهد. به جای انتقاد کردن از خودتان، با خودتان به روش دوستانه و دلگرمکننده صحبت کنید. چیزهایی مانند ” من میتوانم این کار را انجام دهم. من یه آدم لایق هستم من مسئولیت سرنوشت خود را به عهده دارم. هر اتفاقی بیافتد، من نهایت تلاشم را خواهم کرد.”
محدودیتهای دیگران را بپذیرید: به دنبال خوبی در افراد بگردید و انتظارات خود را معقول نگه دارید. اگر گاهی کسی شما را ناامید میکند عصبانی نشوید. به خودتان یادآوری کنید که هر کس نقاط قوت و ضعف خودش را دارد.
- برای مثال، هیچکس کامل نیست. اگر یک دوست برنامههای شما را فراموش کرد، به آنها این شک و تردید را بدهید، به خصوص اگر این کار یک طرفه است. در غیر این صورت، مثل این است که شما انتظار دارید همه بینقص باشند در حالی که شما حق دارید اشتباه کنید.
زندگی مخفیانه
می دونی از زندگی چی می خوای: از خودتان بپرسید چه نوع زندگی میخواهید داشته باشید و برنامهای بریزید که به شما کمک کند به آنجا برسید. به جای تلاش برای راضی کردن دیگران اهداف و ارزشهای خود را اولویتبندی کنید.
- رسیدن به موفقیت را با جلب توجه زیاد از طرف کسی که از نظر عاطفی به او وابسته هستید، اشتباه نگیرید. به این فکر کنید که چه چیزی شما را خوشحال خواهد کرد حتی اگر آنها در زندگی شما نبودند.
- به جای تلاش برای برآورده کردن انتظارات دیگران، اهداف خود را ایجاد و دنبال کنید.
از برنامه خود مراقبت کنید:برنامه خود را براساس نیازها و خواستههای خود برنامهریزی کنید. یکی کردن زمانی برای مراقبت از خود و فعالیتهایی که از آن لذت میبرید، مانند بازدید از دوستان و یا رفتن به سینما. اجازه ندهید که برنامههای دیگران زندگی شما را دیکته کند.
- مثلا اگر فردی که به او وابستهاید به دیدن خانوادهاش میرود، بهجای ناراحتشدن فکر کنید چطور میتوانید از وقت آزاد خود لذت ببرید. به جای آن کارهای مفید و لذت بخش برای انجام دادن با وقت آزاد خود پیدا کنید.
دایره اجتماعی – ت رو گسترش بده: از وابسته شدن بیش از حد به هر کسی با صرف زمان با افراد مختلف اجتناب کنید. با خانواده خود در تماس باشید و برنامهریزی کنید که به طور مرتب دوستان خود را ببینید. اگر دایره اجتماعی شما کوچک است، میتوانید افراد جدید را از طریق کار، کلاس و یا کلوبهای اجتماعی ملاقات کنید.
به دیگران بخشش کنید: وقتی به دیگران کمک کنید، احساس قابلاعتماد بودن خواهید کرد و نه وابستگی. زمانی که به حمایت بیشتری نیاز دارید، با خانواده و دوستان خود ارتباط برقرار کنید و یا به دنبال فرصتهای داوطلبی در منطقه خود بگردید.
- فقط برای کمک به دیگران به آنها کمک کنید. اگر در عوض انتظار چیزی را دارید، هنوز هم در یک طرز فکر وابسته هستید.
بر روی اهداف خود تمرکز کنید: اگر احساس میکنید بیش از حد بر روی دیگران تمرکز میکنید، به عقب بروید و برای مدتی بر روی اهداف خود تمرکز کنید. این ممکن است به این معنی باشد که کاری به سادگی انجام دادن یک کار خانگی (مانند نقاشی کردن اتاقتان)، و یا میتواند به معنی برداشتن گامهایی به سمت یک هدف مهم زندگی باشد (مانند درخواست برای رفتن به مدرسه).
وابستگی متقابل ایجاد کنید: وابستگی سالم نیست اما انزوای عاطفی هم ندارد. زمانی که از عادات قدیمی خود رها شدید، به دنبال افرادی باشید که از نظر عاطفی سالم هستند و وقت خود را با آنها می گذرانند. پرورش روابط براساس احترام متقابل، صداقت و همدلی، و نه نیاز.
- به طور مثال سعی کنید پیش از رفتن به سراغ دیگران برای مشاوره، در مورد برخی از مشکلات شخصی خود کمی طوفان فکری کنید. این کار به شما کمک میکند یاد بگیرید چطور مشکل را حل کنید و در عین حال در نظر بگیرید که دیگران نیز ممکن است توصیههای عملی داشته باشند.
- اگر واقعا احساس میکنید که گیر افتادهاید، از یک مشاور کمک بگیرید.
برای اطلاع از اخبار بروز در حوضه سلامت و پزشکی , صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید.